همزمان با فرا رسیدن ولادت امام علی علیه السلام، مجله پیک نت مجموعه ای از زیباترین اشعار در مدح و ولادت حضرت امیرالمومنین (ع) را آماده کرده است.
مجموعه اشعار زیبا در مورد ولادت امام علی علیه السلام
شعر میلاد امام علی (ع)
ای حرم امشب حیدری گشتی
عشق حیدر را مشتری گشتی
حسن ذات حی سرمد را تماشا کن
جان شیریـن محمّـد را تماشا کن
یا سیدی حیدر! خوش آمدی حیدر
♦♦♦♦♦♦♦♦
شاعر: مرضیه نعیم امینی
بر شوره زار قلبها باران میآید
بر دردهای بی دوا درمان میآید
دستانِ پشت پردهی خلق است حیدر
روزی رسان عالَم امکان میآید
چشم زمین روشن به روی صاحبش شد
شأن نزول سورهی انسان میآید
قبل از نبی کعبه بغل کرده علی را
بر جسم سرد کعبه حالا جان میآید
هم باطن یاسین و هم اُمّ ُالکتاب است
آیات مدح اوست در قرآن میآید
“ما خاک پای بچههای بوترابیم”
خیلی به نوکرهاش این عنوان میآید
باقی نمیماند گناهی و سیاهی
تا عشق حیدر در دل ویران میآید
در سینه ام باشد غم عالم غمی نیست
پای ضریحش غصهها پایان میآید
هم هوش و هم دل میبرد ایوان طلایش
عاقل از ایوان نجف حیران میآید
او وعده داده، دلخوشی من همین است
در لحظهی جان دادنم جانان میآید
♦♦♦♦♦♦♦♦
علی كسی است كه كوثر از او سبو دارد
جهان نظام خودش را فقط از او دارد
فقط به خاطر حُب و ولایت مولاست
اگر بهشت خداوند رنگ و بو دارد
علی كسی است كه عالم گدای قنبر اوست
اگرچه گوشه پیراهنش رفو دارد
برای اینكه علی پا به سینه اش بنهد
خداست شاهد من كعبه هم وضو دارد
علی كسی است كه هرشب كنار سجاده
بدون واسطه با دوست گفتگو دارد
ولادتش هدف كعبه را مشخص كرد
ز خاك پای علی كعبه آبرو دارد
علی كه پشت نبردش زره نمی خواهد
اگر چه لشگری از سنگ روبرو دارد
♦♦♦♦♦♦♦♦
شاعر: علی اکبر لطیفیان
کعبه آنقدر بی تو زیبا نیست
بی حضورت مطاف دنیا نیست
بی سبب رد نکرده مریم را
این طرف ها که جای عیسی نیست
کعبه مختص حال امروز است
مثل دیروز و مثل فردا نیست
سوره ات را خودت نزول بده
ور نه جبریل مرد این ها نیست
تو که از این طرف نمیآیی
پس چه بهتر در حرم وا نیست
ای مسحای سبز بنت اسد
مزرع «لم یلد و لم یولد»
♦♦♦♦ اشعار ولادت امام علی (ع) ♦♦♦♦
شاعر: قاسم صرافان
شانه میزد تا به گیسوی علی، بنت اسد
میشنید از هر سرِ مو: قل هو الله احد
شانه میزد حلقه حلقه، شانه میزد مو به مو
مو به مو، توحید حق و حلقه حلقه، سِرّ هو
مست شد از عطر جاری در هوای خانهاش
به چه عطری! خوش به حال شانه و دندانهاش
شانه بر زلفش بزن بنت اسد! اما ببین
بین گیسویش، هزاران دل نریزد بر زمین
مانده سر در آوریم از کار این گیسو، هنوز
از هزاران نکتهی باریک تر از مو، هنوز
یا علی! دستان تو، کاری خدایی کرده است
عالمی را ﻟﻴﻠﺔ الزلفت، هوایی کرده است
پیچ و تاب راه عشق، از پیچ و تاب زلف توست
ﻟﻴﻠﺔ القدر، آن هزارش، با حسابِ زلف توست
آن صراطی را که گفت احمد، زِ مو نازک تر است
در معاد عاشقان، یک تار موی قنبر است
تیغِ کج، شد عاشقانت را صراطَ المستقیم
یک دعا داریم، آن هم: «یا علی و یا عظیم»
ساقیِ بزمِ «سَقاهُم رَبُّهُم» هستی، علی
از همان روزی که پیمان، پایِ خُم بستی، علی
من نه آن اللهیام، مولا ! نه این اللهیام
جای من، امن است در ایمان، امین اللهیام
عاقلان در مکه گرمِ علم و آگاهی شدند
عاشقان وجه رب، سوی نجف راهی شدند
میکشاند باز ما را عاشقی، سوی جنون
در هوایت، میشویم «السّابقونَ السّابقون»
میشویم السابقون، در عشقِ تو مولا ! به صف
میشویم السابقون، از شوقِ ایوان نجف
♦♦♦♦♦♦♦♦
انس و جان گویند یک صدا حیدر
در حرم باشد با خدا حیدر
بیت حق را جلوۀ حیدر مبارک باد
جان پیغمبر به پیغمبر مبارک باد
یا سیدی حیدر! خوش آمدی حیدر
♦♦♦♦♦♦♦♦
شاعر: مهدی علی قاسمی
نمیرسد به خدا، بندهی خدا بی تو
میان راه شود تحبِسُ الدّعا بی تو
خدا مرا ز. سر کویِ تو جدا نکند
که میرسد به من از هر طرف بلا بی تو
“عُبَیدُک بفنائک ذلیلُک بفداک”
خودت بگو که کجا من روم؟ کجا بی تو؟
بهشت بی تو علی جان حقیقتش نار است
به منکرت بسپارم بهشت را بی تو
دلیل حب شما هست اصل طینتمان
وگرنه نیست محبت به دل روا بی تو
و خاک منکر تو از تبار سجّین است
کشیده شد گِل آنها به ناکجا بی تو
بیا و خاک مرا با محبتت دُر کن
منم اسیر تراب و ابوترابی تو
جلا بده به دل تیرهام علی جانم
نخورده است عقیق دلم جلا بی تو
قسم به چادر خیرالنسا که درد مرا
مسیح هم نتواند دهد شفا بی تو
نمیشود که دوباره مرا نجف ببری؟
چه قدر خستهکننده است لحظهها بی تو
همیشه بودی و هستی، همیشه خواهی بود
چرا که خلق نشد کل ماسوا بی تو
تمام مظهر اسماء حق تعالایی
نشد شناخته هرگز دمی خدا بی تو
صفای کعبه فقط سمت مستجارش هست
نمیبَرَد کسی از بیت حق صفا بی تو
به سجده هم که روم ذکر “یاعلی” گویم
نکرده خالق خود را کسی صدا بی تو
همیشه کرب و بلا میرویم بعدِ نجف
نمیرویم سوی شهر کربلا بی تو
♦♦♦♦♦♦♦♦
كعبه تنها نه زادگاه علی
در نجف نیز خاك او كعبه است
سجده آورده ایم سمتش چون
اولین سینه چاك او كعبه است
ملك الموت پیشمرگش بود
او كه شاگرد ذوالفقار علی است
خلقت اهل بیت كار خداست
مابقی هرچه هست كار علی است
كیست مولا، همان كه در كعبه
بر روی شانه پیمبر رفت
شانه های نبی همان عرش است
حیدر از عرش هم فراتر رفت
♦♦♦♦ شعر میلاد امام علی (ع) ♦♦♦♦
شاعر: غلامرضا سازگار
هستی امشب تا سحر اختر شماری میکند
خواب هم در دیده ها شب زنده داری میکند
باد اعجاز نسیم نو بهاری میکند
خاک را از اشک خود مشک تتاری میکند
چاه زمزم اشک شوق از دیده جاری میکند
کعبه چشمش در ره است و بیقراری میکند
چشم بگشوده که صاحب خانه آید در حرم
باغبان روح با ریحانه آید در حرم
ای ملائک گل برافشانید بام کعبه را
بیشتر گیرید امشب احترام کعبه را
با وضو باید به لب آرید نام کعبه را
بشنود از چار رکن امشب پیام کعبه را
هم پیام کعبه هم ذکر سلام کعبه را
مام کعبه آورد با خود امام کعبه را
ای حرم آماده شو تا میهمان داری کنی
میهمان خویش را در موج غم یاری کنی
ای حرم آغوش خود بگشا که جانانت رسید
میهمان نه میزبان میهمانانت رسید
♦♦♦♦♦♦♦♦
شاعر: حسن لطفی
از روزگار قسمت اگر این خرابی است
شُکرِ خدا که تربتِ ما بوترابی است
از بس علی علی زِ لبم چکه می کند
یکسر تمام پیرهنِ من شرابی است
خورشید نیز نام علی نقش سینه است
روزم که هیچ هر شبِ من آفتابی است
یک ذره از محبتِ مولا قیامت است
آری حسابِ عاشقِ او بی حسابی است
♦♦♦♦♦♦♦♦
مادر مولا! اسد آوردی
وجهالله الصمد آوردی
در علی رخسار احمد را تماشا کن
شیر و شمشیر محمّد را تماشا کن
یا سیدی حیدر! خوش آمدی حیدر
♦♦♦♦♦♦♦♦
گردش روزگار دست علی است
كهكشان دانه های تسبیحش
درِ خیبر شكسته، چیزی نیست
فتح آن قلعه بود تفریحش
چند سالی درست قبل ازل
زندگی را شروع كرده علی
هر زمان رزق می رسد از راه
شك ندارم ركوع كرده علی
شب معراج مصطفی حس كرد
در پس پرده روبروی علی ست
به گواه فمن یمت یرنی
بازگشت همه به سوی علی ست
♦♦♦♦ اشعار ولادت امام علی (ع) ♦♦♦♦
چنین روزی خجسته بی نظیر است
مبـارک شیعیان عید غدیر است
در این عید ولایت گشت ثابت
علی مولاست گر چشمی بصیـر است
امامت واجب است بعد از نبوت
که فرمان خداوند کبیر است
خـلافـت پیـش ما معنـا ندارد
چو مولایـم علی تنها امـیر است
علی را نیست در عالم نــظیری
علی بــس که شجاع است و دلیـر است
علی بی حدّ غـنی و بی نیاز است
که دنـیا پـیـش چشمانش حقیر است
عـلی لطف و کـرم دارد فراوان
که قارون هم به نزد او فقیر است
♦♦♦♦♦♦♦♦
امشب ای کعبه زیارت کن زیارت کن خدا را
همچو جـان برگیر در بر جان ختمالانبیا را
چشم شـو سـر تا قدم، بنگر جمال کبریا را
بوسه زن خاک قـدمهای علـی مرتضی را
رکـن ارکـان الهـی نــور حسـن ابتـدا را
پر کن از نور ولایت وسعت ارض و سما را
♦♦♦♦♦♦♦♦
فاطمه! بنت اسـد! وصـل خداوندت مبارک
بحر عصمت! گوهر بیمثل و مانندت مبارک
نقش لبخند علی بـر قلب خورسندت مبارک
عیـد میـلاد یگانـه طفـل دلبندت مبارک
مـادر شیـر خـدا! میـلاد فرزنـدت مبارک
داده ذات حـق بـه تـو آیینـۀ ایزدنما را
♦♦♦♦♦♦♦♦
زان سبب ماه رجب ماه خداست
که اندر آن میلاد شاه لافتی ست
شد رخش از کعبه ظاهر، عقل گفت:
“چون که صد آمد نود هم پیش ماست”
♦♦♦♦ شعر میلاد امام علی (ع) ♦♦♦♦
كعبه تنها نه زادگاه علی
در نجف نیز خاك او كعبه است
سجده آورده ایم سمتش چون
اولین سینه چاك او كعبه است
ملك الموت پیشمرگش بود
او كه شاگرد ذوالفقار علی است
خلقت اهل بیت كار خداست
مابقی هرچه هست كار علی است
كیست مولا، همان كه در كعبه
بر روی شانه پیمبر رفت
شانه های نبی همان عرش است
حیدر از عرش هم فراتر رفت
♦♦♦♦♦♦♦♦
در مولا! نثـار خـاکت از گـردون ستاره
ای سـلامالله بـر فرزنـد دلبنـدت همـاره
از حرم بیرون بیا با قرص خورشیدت دوباره
دیده بگشا بین محمّد گشته سر تا پا نظاره
ذکر یا مولاست جاری بر زبانش بیشماره
تا بگیـرد در بغـل خورشیـد انوار الهدی را
♦♦♦♦♦♦♦♦
حجت حق، از حریم حق، به امر حق عیان شد
روشن از نور رخش، ارض و سما و مکان شد
خانه زاد حق ولادت یافت اندر خانه حق
حق به مرکز جا گرفت، باطل گریزان از میان شد
♦♦♦♦♦♦♦♦
گردش روزگار دست علی است
كهكشان دانه های تسبیحش
درِ خیبر شكسته، چیزی نیست
فتح آن قلعه بود تفریحش
چند سالی درست قبل ازل
زندگی را شروع كرده علی
هر زمان رزق می رسد از راه
شك ندارم ركوع كرده علی
شب معراج مصطفی حس كرد
در پس پرده روبروی علی ست
به گواه فمن یمت یرنی
بازگشت همه به سوی علی ست
♦♦♦♦ اشعار ولادت امام علی (ع) ♦♦♦♦
شاعر: غلامرضا سازگار
ولایت را وضـو دادند امشب
زبان را ذکر هو دادند امشب
به یمـن مقـدم مولـود کعبه
حـرم را آبـرو دادنـد امشب
شب عیـد امیـرالمؤمنین است
علی با رب کعبه همنشین است